باور یک قانون مسلم زندگی است که هیچ انسانی نمی توان پیدا کرد که بدون باور زندگی کند .
با توجه به مسلم بودن این قانون می توان گفت انسان هیچ راه گریزی از باور ندارد مگر اینکه اقدام با تغییر یا اصلاح باورها نماید .
باور چه اثری بر زندگی دارد ؟
باور از زمانی در انسان شکل می گیرد که تحت تعلیم و تربیت والدین قرار می گیرد ؛ اگر کودک به شکل درستی مورد توجه و تربیت والدین قرار بگیرد این باور در او شکل می گیرد که فردی دوست داشتنی و ارزشمند است ؛ اما اگر مورد توجه قرار نگیرد کودک فکر می کند که برای کسی ارزشمند نیست و دوست داشتنی نمی باشد .
در اینجا به مکالمه زندگی و باور می پردازیم :
زندگی : از وقتی تو با من همراه شدی واقعا من گیج و گم شدم و مسیرها رو اشتباه رفتم و افراد اشتباهی به من ملحق شدن.
باور : از همان دوران کودکی به من گفته بودند که کسی تو رو دوست نداره و بهتره که این همه زور نزنی آویزون کسی باشی و من هم برای اینکه اثبات کنم دیگران من رو دوست دارن هرکسی که کوچکترین توجهی به من داشت به سمت او کشیده می شدم و آن شخص وارد زندگی من می شد و بعدش متوجه می شدم من هیچ وجه اشتراکی با آن شخص ندارم و بارها همین افراد نادرست رو در زندگی خودم راه می داده ام.
زندگی : الان متوجه شدم پس من به تو پیشنهاد می کنم که عزت نفس خودت را تقویت کن و بارها این عبارت مثبت را در مورد خودت بکار ببر ” من همینگونه که هستم ارزشمند و دوست داشتنی ام ” این عبارت را به مدت ۲۱ روز در برابر آینه به خودت بگو .
باور : من هرگاه کار اشتباهی می کنم بشدت از خودم بدم میاد ؛ سریع یاد دوران کودکی ام می افتم که مدام به من گفته می شد دست و پا چلفت و من با کلمه دست و پا چلفت بسیار حساس هستم انگار این کلمه تمام اعتماد به نفس من رو نابود می کنه و اگه در زمینه های دیگه موفق باشم اما جایی اشتباه از من سربزنه از خودم بخاطر همان یک اشتباه ناراحت و دلگیر می شوم .
زندگی : تا جایی که من تورا می شناسم فردی بسیار توانمند هستی ؛ این هم بخاطر همان برخوردهای نادرست در دوران کودکی بوده و بخشی از آن بخاطر اینه که تو با کمالگرایی می خواهی به دیگران ثابت کنی که من فرد دست و پاچلفتی نیستم در حالیکه بایست این را قبول کنی که تو هم مثل همه انسانها کامل مطلق نیستی و در روند زندگی دچار اشتباه خواهی شد و باز هم می توانی برای پذیرش جنبه منفی وجود خودت , یک هفته روبرو ی آینه بایستی و این عبارت را تکرار کنی : ” من …. دست و پاچلفتم ” یا هر ویژ گی منفی که داری و بجای نقطه چین اسم خودت را بذاری .
باور : من از دیگران بشدت عصبی و رنجیده خاطر می شم وبر این باور هستم که اگر دیگران تا این اندازه نسبت به من بی توجه نبودن من خوشحال تر بودم و همین باور باعث می شود از دیگران نفرت داشته باشم و این نفرت مثل یک سم تمام جسم و روانم را آلوده می کنه .
زندگی : برای همین مدام درد و فشار جسمانی و روانی داری و جالبه که من متوجه شدم چقدر تلاش می کنی که دیگران را تغییر بدی و به آنها باج عاطفی می دی .
لطفا نحوه ارتباط خودت را با اعضای خانواده ات , دوستان , همکاران و بقیه بررسی کن و ببین تاچه اندازه داری تلاش می کنی آنها را به سمت و سویی ببری که خودت دوست داری ؟
بمدت یک هفته تمام نصیحت ها و حرفهایی که به آنها می زنی را یادداشت کن ؛ این نصیحت ها و حرفها دقیقا همان چیزایی که هست که خودت به اونا نیاز داری , مثلا اگر به همسرت می گی تو بداخلاقی یا تو به من توجه نمی کنی یعنی اینکه خودت نسبت به بعضی ها بداخلاق یا بی توجه هستی و بایست این رفتارها را در خودت تغییر دهی .
باور : باور من این است که کافی نیستم یعنی بایست مدام تغییراتی درمن اتفاق بیفتد تا احساس کافی بودن کنم و اگر این تغییرات رخ نده احساس ناکافی بودن می کنم .
زندگی : تو از وقتی به دنیا آمدی کافی بودی و به همان شکلی که هستی ارزشمندی فقط کافیه خودت را بشناسی و براساس توانمندی خودت حرکت کنی و حتی اگر بخش هایی در وجودت هست که آنها را دوست نداری بازهم تو کافی هستی ؛ ممکن است تو از رنگ پوست خودت خوشت نیاد و یا اینکه از وزن و هیکل خودت خوشت نیاد و قرار نیست که درآنها تغییری ایجاد شود تا اینکه تو احساس کافی بودن کنی .
تو با همین ژن بدنت طوری طراحی شده که دارای قد و وزن و رنگ پوست و ویژگی های خاص و منحصر به فرد خودت می باشی . تنها مسئولیتی که به عهده توست این است که استعداد خودت را بشناسی و براساس آن رسالت خودت را روی زمین انجام دهی .
باور : یعنی من باور کنم که برخی باورهای من غلط هست و بایست اون باورها رو تغییربدم تا اینکه بتونم زندگی درست و رضایت مندی داشته باشم .
زندگی : بله در این مکالمه ای که باهم داشتیم متوجه شدم که چه باورهایی در تو شکل گرفته و بایست تغییر کنه ؛ البته بایست یک بررسی عمقی از دوران کودکی خودت داشته باشی و هرآنچه در سرزمین وجودت شکل گرفته بشناسی و دقت کنی کدام باورها مثل گردوغبار روی استعداد درونی تو نهفته شده و اجازه نمی ده که خودآرمانی تو پیشرفت کنه .
