خودشناسی برمبنای عوامل مؤثر در ساختمان عصبیت
ما نمی توانیم شناخت صحیح ، دقیق و جامعی نسبت به شخصیت فرد پیدا کنیم مگر اینکه عوامل و نیروهای نهفته در بخش نا خودآگاه شخصیت او را بشناسیم ( فروید )
نیروهایی در ناخودآگاه انسان هستند که یکسری تمایلات را در فرد ایجاد می کنند و او را وادار به انجام رفتارها یا کارهایی می کنند و یا احساساتی را در وی بوجود می آورند که فرد را به اسارت خویش در می آورند . و روابط او را با دنیای اطراف بکلی خراب ، خصومت آمیز و ناهنجار می کند .
البته اینکه این نیروها یا تمایلات چگونه در شخص شکل می گیرد را من در مقاله بعدی به آن خواهم پرداخت .
چنین نیروها و محرک های موجود در ناخودآگاه در همه افراد وجود دارند ؛ و لزوما بدان معنا نیست که اختلالات و مزاحمت هایی تولید می کنند .
بنابراین کشف و شناخت نیروهای پنهان تنها هنگامی ضرورت پیدا می کند که اختلالات و ناآرامی هایی رادر شخص ایجاد کرده باشد.
مثلا چه ضرورتی دارد که من بدانم چه انگیزه ها و نیروهای ناخودآگاه مرا وادار به نوشتن یا نقاشی کردن می کند ؟ اگر من از روی شوق و رغبت نقاشی می کشم ، و از این طریق به استعداد درونی ام امکان تجلی می دهم چه لزومی دارد بدانم چه نیروها و انگیزه هایی در پشت صحنه وجود دارد و مرا وادار به آن کار می کند ؟ یا اگر عشق و فدارکاری شخص معنایی رضایت بخش و سازنده به زندگی او می دهد ، چه لزومی دارد که بداند انگیزه او در عشق ورزی ، ایثار و فداکاری در چیست ؟
کشف و شناخت انگیزه های ناخودآگاه هنگامی ضرورت پیدا می کند که شخص متوجه شود عوامل درونی مانع خلاقیت وی می گردد ، باوجود اینکه هیچ مانع خارجی برای او وجود ندارد ، اغلب در هدف هایش شکست می خورد و ناکام می ماند .
تمایلات و کشش های عصبی که دراین مقاله از آن نام می بریم کارن هورنای تحت سه عنوان ( مهرطلب ، برتری طلب ، انزوا طلب ) .
اجباری بودن یکی از بارزترین ویژگی های تمایلات وکشش های عصبی می باشد یعنی اینکه فرد عصبی هدف خود را کورکورانه و بدون تشخیص خوب و بد بودن آنرا دنبال می کند ؛ مثلا اگر نیاز به جلب محبت دارد می کوشد تا به هر وسیله ای و از هرکسی آن را دریافت کند ؛ خواه دوست باشد یا دشمن ؛ همکار اداری او باشد یا کاسب محل .
یا مثلا یک فرد برتری طلب که نیاز به کامل و بی نقص بودن دارد باید در هرزمینه ای فوق العاده مرتب و منظم باشد برایش فرقی نمی کند میز کارش باشد یا مقاله ای که می نویسد .
مثلا زنی که نیاز به جلب حمایت دیگران دارد و نمی تواند روی پای خودش بایستد ممکن است به یک مرد متکی شود بی آنکه از خودش بپرسد : آیا این مرد استعداد مهر ورزیدن را دارد یا نه ؟
دراین قسمت مقاله من بطور خلاصه ویژگیهای تیپ عصبی را می نویسم و این ویژگیها می تواند به شناخت شما نسبت به خودتان کمک کند.
- احتیاج عصبی به جلب محبت و تآیید دیگران ( شخصیت مهرطب ):
الف ) نیاز عصبی و اجباری به جلب رضایت دیگران و تسلیم انتظارات و خواسته های دیگران شدن .
ب) نیازعصبی به یک شریک زندگی که مسئوولیتزندگی ویرا بعهده بگیرد .
وحشت ازتنها ماندن .
ج) نیاز عصبی به محدود نگه داشتن زندگی خود . به چیزهای کم قانع است . استعدادها و تواناییهای خودراناچیز می پندارد .
ازهرنوع تقاضا می ترسد و نیاز شدیدا به پس انداز کردن دارد. ارزش بیش از اندازه برای عشق قائل است ؛ زیرا تصور او این است که عشق می تواند تمام مسائل و مشکلات اوراحل کند .
- نیاز عصبی به کسب قدرت (قدرت طلب یا برتری طلب ):
سلطه یافتن بر دیگران و کسب قدرت بخاطر نفس قدرت .
البته برای این امر چنین وانمود می کنند که قدرت را برای یک هدف مقدس و منطقی می خواهند یا از سروظیفه و مسئوولیت درجستجوی قدرت می باشد. ا لبته این ها ممکن است نقش جزئی داشته باشند ؛ اما عامل و نیروی محرکه همان غرور قدرت طلبانه است .
این تیپ شخصیتی برای فردیت مستقل و شأن و اعتبار دیگران و در کل شخصیت دیگران احترام قائل نیست ؛ تنها چیزی که از دیگران انتظار دارند اطاعت محض وکورکورانه آنهاست .
این تیپ شخصیتی از وضعیت ها و موقعیت های غیر قابل کنترل می ترسد . از ناتوانی و بی دفاعی می ترسد. نیاز شدید به کنترل خود و دیگران دارند.
نیاز شدید به استثمار کردن دیگران دارند. نمود های متفاوت استثمار : پول ، عقاید خشک و غیرقابل انعطاف ترس شدید از استثمارشدن دارند . نیاز شدید به شهرت دارد نیاز شدید به خود ستایی دارند .جاه طلبی عصبی برای موفقیت و پیشرفت دارند.
این تیپ شخصیتی بقدری تشنه قدرت است که اگر نتوانست به قدرت برسد در تنهایی و افسردگی قرار می گیرد و گاها حاضر می شود که بمیرد اما دست از قدرت طلبی خود برندارد .
- نیازعصبی به عدم وابستگی ( انزوا طلب ) :
او هرگز نباید به هیچ کس نیاز پیدا کند ؛ نباید تحت تأثیر هیچ عاملی قرار بگیرد یا به هیچ چیز وابسته شود نباید آنقدر به کسی نزدیک شود که منجر به وابستگی اسارت باراوگردد؛ حفظ فاصله وجدایی تنها عامل احساس ایمنی و راحتی او است ؛ ترس ازنیازمند بودن به دیگران ؛ ترس ازهرنوع وابستگی ، از نزدیکی و حتی از عشق .
نیازبه کامل بودن و در خود فرو رفتن , ترس از یافتن عیب و نقص در خود یا مرتکب هر اشتباهی شدن ، ترس از انتقاد و نکوهش .
احساس برتری بر دیگران چون خودش را یک انسان کامل تصور می کند . ترس از ازدواج ، ترس ازنزدیک شدن به دیگران به این بهانه که کسی پیدا نمی شود که بتواند با آن شخص صمیمی شود اما در واقع نمی تواند با کسی صمیمی شود. تلاش بی وقفه برای کامل بودن دارد و این تلاش همراه با نا آرامی برای کمال می باشد.
قابل به ذکراست که این ویژگیهای عصبی در هر سه نوع تیپ شخصیتی وجود دارد اما اینکه کدام یژگیها شکل غالب را درشخصیت داشته باشد می تواند مرز یک تیپ شخصیتی با بقیه را تعیین کند .
مثلا ممکن در یک نفر ویژگی غالب با مهر طلب باشد هرچند که شاید برخی ازویژگیهای قدرت طلبانه را درخود مشاهده کند.
منبع : خودکاوی
نویسنده : کارن هورنای