افسردگی و پیامدهای آن را در وب سایت راز درون دنبال کنید .
افسردگی مسأله شماره یک سلامت در دنیاست و بقدری توسعه پیدا کرده است که آنرا سرماخوردگی اختلالات دماغی نامیده اند .
تفاوت سرما خوردگی و افسردگی در چیست ؟
افسردگی برخلاف سرما خوردگی کشنده می باشد ؛ تحقیقات بعمل آمده طی سالهای اخیر بیانگر آن است که آمار خودکشی حتی درمیان کودکان و پا به سن گداشته ها رشد تکان دهنده ای داشته است و این در شرایطی می باشد که انواع داروهای آرام بخش و ضد افسردگی که شمار آنها از میلیارد هم گدشته در دهه جاری برای افسردگی تجویز شده است .
به راستی تأسف برانگیز است اما برای آنکه افسرده تر شوید , باید بدانید که افسردگی نوعی بیماری است و لازمه زندگی سالم نیست .
و مهمتر از همه اینکه می توانید به کمک روشهای ساده براین بیماری چیره شوید . روشی تازه ای که ابداع شده است و می تواندبرای دروان افسردگی و سایر اختلالات احساسی کمک کند ” شناخت درمانی “می باشد .
با توجه به اینکه ار آغاز روان درمانی , افسردگی را اختلال احساس دانسته اند , روان شناسان اغلب مکاتب فکری , احساس را کانون توجه قرار داده اند و تحقیقات اخیر نتیاج جدیدی داشته است مبنی برا اینکه افسردگی اختلال احساسی نیست . تغییر ناگهانی احساس هم اتفاقی نیست ؛ علتی دارد , هر احساس بد نتیجه تفکر منفی است . طرز تلقی بدبینانه بدون منطق زمینه ساز شروع افسردگی و دوام آن است .
تفکر شدیدا منفی , همیشه با افسردگی و یا اختلالات احساسی همراه است . وقتی نگران می شوید ، وقتی افکار ناخوشایند به دهنتان خطور می کند , کج خلق و افسرده می شوید ؛ خانم جوانی که در شرف دریافت مدرک دکترای خود بود , در این باره نظر داشت :هروقت افسرده می شوم , انگار در اثر تکان ناگهانی عالم هستی , ضریه ای خورده ام ؛ همه چیز را طوری دیگر می بینم . کمتراز یکساعت همه چیز تغییر می کند ؛ افکار منفی ذهنم را اشغال می کند , آدم بدبینی می شوم ؛ به گذشته که نگاه می کنم , انگار هر کاری که تاکنون کرده ام بی ارزش÷ بوده است ؛ انگار لحظات شاد زندگی ام توهمی بیش نبوده است ؛ احساس می کنم آدم بی ارزش و بی کفایتی هستم ؛ دستم بکار نمی رود و قدمی به جلو بر نمی دارم ؛ تو گویی در دریای شک وتردید منجمد شده ام ؛ با این حال آرام ندارم ؛ شدت ناراحتی به حدی است که جای آرامشی باقی نمی ماند .
افسردگی و تحریف های شناختی :
۱-تفکر همه یا هیچ : مبتلایان به این طرز فکر همه چیز را” سیاه یا سفید ” می بینند .سیاستمدار برجسته ای می گفت : ” حالا که در انتخابات فرمانداریها شکست خورده ام , صفری بیش نیستم .” پایه و اساس همه یا هیچ کامل گرایی است ؛ مبتلایان به این طرز فکر از هر اشتباه وهر کار ناقصی هراس دارند .زیرا باجزئی ترین خطایی که از آنان سر بزند خود را یک پاک باخته نالایق و بی ارزش قلمداد می کنند . اما این یک ارزیابی واقع بینانه ای نیست . نهایت گرایی برداشت واقع بینانه ای از زندگی نیست , زیرا هیچ کس نه صد در صد زیباست و نه صددرصد زشت
۲-تعمیم مبالغه آمیز : فروشنده مأیوسی که هنگام رانندگی پرنده ای به شیشه اتومبیلش برخورد کرده بود می گفت : ” لعنت به این شانس من , همه پرنده ها باید به شیشه اتومبیل من بخورند .” این نمونه کامل تعمیم مبلغه آمیز است .
۳-فیلتر ذهنی : در برخورد با مورد منفی , آنرا چنان درذهن بزرگ می کنید که انگار هر چه هست منفی است . دانشجوی افسرده ای شنیده بود که چند داشنجو دوست صمیمی اش را دست انداخته اند بشدت عصبانی شد و پیش خودش گفت : ” طبیعت بنی آدم است که ظالم و بی احساس باشد . ” درحالی که در چند ماه اخیر نه کسی در حق او ظلمی کرده بود و نه اورا دست انداخته بودند.
۴-بی توجهی به امر مثبت : ازجمله توهمات ذهنی تمایل شدید بعضی از افسرده هاست که تجربه های خنثی و حتی مثبت را منفی می بینند .بی اعتنایی به امر مثبت از جمله مخربترین تریف های شناختی است .
اقتباس از کتاب روان شناسی افسردگی : نویسنده دیوید برنز مترجم مهدی قراچه داغی
این مقالات بازهم ادامه دارد .
باسلام ودرود خدمت خانم غفاری
دید من نسبت به مقاله شما خوب است چون وقتی که مقاله شما را بررسی کردم دیدم ک درواقع درست است و انسان افسرده درواقع حس وحال هیچ کاری ر اندارد وانگیزه ای برای زندگی کردن ندارد یعنی هماندحرف شما ک گفته بودین یا همه چیز را سفید یا سیاه میبیند وبنطر من انسانی ک دچارافسردگی شده است ازدرون شادنیست و هیچ چیزی اوراشادنمیکند وهمه روزه کسل وبدون لذت بردن اززندگی راسپری میکند واین نوع رفتار اگرطول بکشد وردرمان نشود بسیارخطرناک است برای فرد افسرده .
باآرزوی موفقیت برای شما خانم غفاری .سپاسگزارم
سلام بانو عذرخواهی می کنم دیر پاسخ دادم
شاد و شکوفا باشید