برخورد با مشکلات روزمره مهارتی می باشد که اگر آنرا یاد نگرفته باشیم مشکلات روزمره بر ما غلبه خواهند کرد و مغلوب آنها خواهیم شد .
برخورد با مشکلات روز مره از دو روش امکان پذیر است این دو روش عبارتند از :
توجه برگردانی و آرام سازی .
لطفا این را در نظرداشته باشید این روش ها برای مشکلاتی که در زمان حاضر از عهده آنها برنمی آیید یا مشکلات سطحی روشهای مناسبی می باشند و در برخورد با مشکلات روزمره چنانچه از این روش هابرای همه مشکلات استفاد کنیم نه تنها اینکه این روش های مقابله مفید نخواهند بود , بلکه به مرور زمان انبوهی از مشکلات را پیش رو خواهید داشت که شمارا بصورت جدی به دردسر خواهند انداخت علت آن نیز این است که تمام اتفاقات چه خوب و چه بد در حافظه شما ثبت خواهد شد وبا انواع مسائل مختلف در ناخودآگاه خودتان مواجه خواهید شد و این مسائل در شب موقع خواب مزاحم خواب آسوده برای شما خواهد شد و درطی زندگی روزمره مانند سایه شما را دنبال خواهد کرد و مزاحم زندگی و آرامش روان شما خواهد شد شما تصور کنید در جمعی قرار گرفته اید و یکنفر درآن جمع با شما برخورد نامناسب می کند و شما ممکن است دچار افکار منفی شوید و احساسات بسیار مخرب و منفی به شما حمله کند و چنانچه شما به تجزیه و تحلیل آنها نپردازید قطعا این حالت های بد روان شما را آزار خواهد داد و ممکن است خودتان را کنترل نمایید که به کسی توهین نکنید و اگر با خلق ناراحت بخوابید این موضوغ در خواب باعث آزار شما خواهد شد و گاهی اوقات مسائل حل نشده گذشته یا باورها و الگوها باغث حال خراب شما خواهذ شذ که قطعا برای شناخت آنها بایست به متخصص روان شناسی و روان درمانگر مراجعه نمایید
در برخورد با مشکلات روزمره با روش آرام سازی یعنی صرف یکسری انجام تمرینات که موجب آرامش شما می شود که در سایت راز درون تکنیک آلفا در مقاله ذهن آرام معرفی شذه است .
در برخورد با مشکلات روزمره ممکن است ما دچار خلق منفی شویم و این خلق منفی نتیجه افکار منفی می باشد که تبدیل به احساسات منفی می گردند و احساسات منفی سطح خلق ما راپایین می آورند و چنانچه ما افکار منفی را به درستی شناسایی نکنیم و باروش درست با آنها برخورد نکنیم چه بسا اینکه در برخورد با مشکلات روزمره دچار درخودماندگی و درنهایت افسردگی شویم .
افرادی که دارای عزت نفس پایین هستند معمولا در برخورذ بامشکلات روزمره دچار مشکل خواهند شد به این دلیل که افکار منفی که به سراغ آنها می آید بیشترشان ناشی از عرت نفس پایین است که فرد را دچار حال بد می کند و این حال بد باعث می شود شخص مدیربت و کنترل خودش و شرایط زندگی خود را از دست بذهد و زمام امور از ذستش خارج شود .
یادم می آید درمجلسی نشسته بودیم و شخصی شرایط من را درک نکرد و شروع کرد به تیکه پراندن به من و باتوجه به اینکه درگدشته برخوردهای نامناسب زیادی بامن شده بود و عزت نفس من آسیب دیده است در آن جمع به سختی خودم را کنترل کردم و سکوت اختیار کردم , اما از درون بشدت حالم خراب بود بعدا متوحه شدم که من چون دچار افکار منفی شده بودم این افکار منفی احساسات بدی را در من ایجاد کرده بودند و دچار حال خرابی من شده بود .
بنابراین در عزت نفس پایین افکار منفی بصورت رگباری به ما حمله می کنند و بسختی می توانیم از بالغ درون خودمان کمک بگیریم .
زمانی که ما به شناسایی افکار منفی می پردازم و بار وشهای خاصی رشته آن افکار را پاره می کنید , نسبت به گذشته مشکلات را با فشار روانی کمتر برخورد می کنیم .