خودکاوی و خودشناسی را در وب سایت راز درون دنبال کنید.
مهمترین شرایط برای اینکه انسان بتواند بطور طبیعی و سالم رشد کند عبارتند از : محبت و گرمی ، حمایت
آزادی نسبی ، کمک راهنمایی و تشویق . اگر این شرایط مهیا باشد کودک احساس ایمنی و آرامش می کند.
آیا این شانس برای همه انسانها مهیا است ؟ خودشناسی به افراد کمک می کند که ارزیابی از رشد شخصیت خودشان داشته باشند .
خودکاوی به فرد کمک می کند به کمک ابزارها و امکانات موجود روانشناسی و معنوی به بازسازی قسمتهای آسیب دیده شخصیت پرداخته شود .
شرایط نابهنجار و نامناسب چه بلایی بر سر رشد سالم انسان می آورد ؟
شرایط نابهنجار موجب می شود که انسان از رشد طبیعی خودش باز بماند و استعدادها و امکانات بالقوه وجودی اش رشد نمی کند .
شرایط ناهنجار دوران کودکی عبارتند از:
تحقیر ، اجحاف و تعدی و زور و فشار ، عدم رعایت احتیاجات کودک ، بی توجهی و بی علاقگی و ایجاد تبعیض بین بچه ها و محیط ناایمن ، سختگیری بیش ازحد ، ایراد و انتقاد و بهانه جویی بی مورد ، زیادی از بچه مواظبت و حمایت کردن و فقدان محبت صادقانه .
در شرایط ناامن انسان چطور رشد می کند ؟
شرایط ناامن اضطراب و تشویش ایجاد می کند . اضطراب اساسی که در شخص شکل می گیرد عبارت است از: احساس تنهایی ، ناایمنی ، بی کسی ، عجز و بیچارگی در دنیایی که فکر می کند همه افرادش ، ظالم
و زورگو و اجحاف کن و آزار دهنده اند .
آفت های رشد طبیعی انسان چیست ؟ ( لینک داده شود )
شرایط ناامن باعث می شود که کودک برای حفظ خودش دنبال راهکارهایی بگردد .
راههایی که کودک در شرایط ناامن خانوادگی انتخاب می کند بستگی به این دو چیز دارد :
یک مورد خلقیات و خصوصیات روحی خود کودک می باشد ، مورد دوم اوضاع و احوال محیطی است که دیگران برایش بوجود می آورند . ( اینجا تصویر گداشته شود )
راههای مماشات و مدارای کودک در یک محیط ناامن چیست ؟
کودک سعی می کند ؛ خود را در حمایت قویترین فرد خانواده قرار دهد تا از آزار دیگران در امان بماند .
یا ممکن است بقدری متمرد و پرخاشگر و ستیزه جو شود که دیگران نتوانند به او آزار برسانند .
راه سوم این است که ازدیگران کناره جویی کند و لااقل از لحاظ روحی و معنوی به دیگران نزدیک نشود .
در این صورت است که سه قالب شخصیت عصبی شکل می گیرد و هرکس بنا به خلقیات خود یکی از ازسه قالب شخصیتی در وجودش پررنگ تر می شود .
سه قالب شخصیت عصبی عبارتند از : ” مهرطلبی و جلب حمایت و محبت دیگران ” ، ” پرخاشگری و برتری طلبی ” و ” عزلت گزینی و دوری از اشخاص ” .
تضاد اساسی یکی دیگر از آفت های رشد طبیعی انسان است .
تضاد اساسی چگونه بوجود می آید ؟ چنانچه کودک توانایی این را داشت که یکی از سه طریق که در بالا به آن اشاره کردیم برای دفاع از خودش بکار می برد زیاد دچار ناراحتی و عذاب نمی شد . ولی مشکل اینجاست که کودک ناچار است بنا به موقعیت های مختلف که ایجاد می شود ازهر سه طریق استفاده کند و چون این سه تاکتیک باهم در تضاد و مغایرت است و این تضادها در وجود بچه ایجاد کشمکش و تضاد شدید یعنی همان ” تضاد اساسی ” می کند .
خود ایده آلی که یک شخصیت عصبی می سازد یکی دیگرازآفت های رشد شخصیت سالم می باشد .
دریک خانواده ناسالم کودک از طریق خود ایده آلی که از خودش ساخته است اول اینکه در تصور خودش ،
خودش رابرتر و برجسته ازدیگران می بیند و احساس کوچکی و حقارت خود را تسکین می دهد . دوم اینکه در تخیل سعی می کند تضادهای خود را حل کند .
در تصویر خود ایده آلی هیچ تضادی نمی بیند ولو اینکه بنظر دیگران متضاد و متناقض باشد .
مثلاشخصیت مهرطلب ، تسلیم شدن در برابر دیگران و ازحق خود گذشتن را که از عوارض مهر طلبی است ، در تصویر ایده آلی بصورت خوب و با گذشت و یا عشق ودوستی منعکس می کند .
یا اینکه شخصیت برتری طلب ، احتیاج به برتربودن را نشانه قدرت و رهبری و شجاعت اخلاقی فرض می کند . و همچنین شخصیت عزلت طلب ، خودرا فردی عاقل و بی نیاز و مستقل می پندارد.
چرا فرد به سمت خود ایده آلی می رود ؟
به دلیل اینکه فرد از عزت نفس خوبی برخوردار نیست و از خود واقعی اش متنفر می باشد شخص عصبی تمایل شدیدی دارد که به خود ایده آلی پناه ببرد .
مشکل و دردسری که خود ایده آلی برای فرد می سازد همان حالت اجبار و اضطراری است که در فرد بوجود می آورد . مثلا یک دختر برتری طلب خود ایده آلش به او حکم می کند که نمرات عالی بگیرد و می گوید من ترجیحمی دهم کور شوم ولی از شاگرد اولی نیفتم .
تفاوت های خود واقعی و خود ایده آل :
- حالت اجباری بودن خود ایده آل
- شخص بدون توجه به توانایی و استعدادهایش می خواهد همان کسی باشد که درتصور دارد. مثلا شخص می خواهد در موسیقی که توانایی و استعداد ندارد رتبه اول باشد.
- سیری ناپذیر بودن خواسته خود ایده آل ، مثلا مدام می خواهد برتر ازدیگران باشد .
- شکست باعث ایجاد پاسخ بی تناسب می شود مثلا نامزدش به جواب رد می دهد ، او اقدام به خودکشی می کند .
خلاصه اینکه مهمترین درام شخصیت عصبی ؛ مهمترین درام زندگی شخصیت عصبی واقعیت بخشیدن به خود ایده آلی است و این درگیری شخص را از خود واقعی اش غافل می کند و هرکاری مب کند مناسب شأن خودایده آلی اش باشد و شخص اینجاست که در یک خط منفی و مخرب حرکت می کند بدین دلیل که شخص هدف ، نوع فعالیت ها ، آرزوها ، تمایلات ، احساسات ، روابط شخصی بادیگران را ، خلاصه مجموعه زندگی اورا تحت تأثیر و نفوذ قرار می دهد .
مقاله برگرفته از کتاب عصبیت و رشد آدمی نوشته کارن هورنای می باشد .
با سلام و خداقوت
بسیار عالی
ان شاءالله موفق باشید و پیروز
خوشحالم که یک بانوی هرمزگانی در این عرصه به صورت حرفه ای فعالیت می کند.