خود ناتوان سازی

خود ناتوان سازی یکی از روش های مقابله ای باشرایط دشوار است که افراد بکار می برند و به نوعی عملکرد ضعیف خودشان را در برابر شرایط توجیه می کنند.

مجموعه مهارت های زندگی را در وبسایت راز درون دنبال کنید .

خود ناتوان سازی یکی از ابزارهایی است که افراد به شیوه های مختلف می توانند آن را انجام دهند, آنها می توانند با انجام رفتارهایی که شانس موفقیت آنها را پایین می آورد ؛ با ادعای اینکه بعضی عوامل خارج از کنترل آنهاست و عملکرد آنها ضعیف می کند خود را ناتوان کنند .

برای اینکه خود ناتوان سازی خودتان را تشخیص دهید این پرسشنامه را جواب دهید ببینید چقدر با عبارات زیر موافق یا مخالف هستید :

کاملا موافقم   موافقم مخالفم کاملا مخالفم

۱-وقتی مرتکب خطایی می شوم , اول شرایط را سرزنش می کنم

۲-فکر میکنم بیش ازدیگران بد بیار وگرفتار هستم .

۳-شاید بالاخره روزی همه چیز را کنترل کنم .

۴-اگر بیشتر سعی کنم حتما بهتر از این می توانم عمل کنم.

۵-بعضی وقت ها چنان افسرده ام که حتی انجام دادن کارهای

ساده هم برایم دشوار می شود .

۶- هرگز نمی گذارم مشکلات عاطفی من در امور دیگر زندگیم

تأثیر بگذارد .

۷-معمولا تا آخرین لحظه کارها را عقب می اندازم .

۸-همیشه درهرکاری حداکثر تلاش خودرامی کنم تابه بهترین نحو عمل کنم .

این عبارات از مقیاس خود ناتوان سازی انتخاب شده اند .

افراد خود ناتوان ساز گرایش به موافقت با عبارات ۱, ۲, ۳, ۴, ۵, ۷مخالفت با ۶و۷ دارند.

افرادی که از راهبردهای خود ناتوان سازی استفاده می کنند به توانایی خودشان برای رسیدن به موفقیت اعتماد کمتری دارند.( البته توجه کنید در همه امور افراد خود ناتوان سازی نمی کنند در برخی از امور که فکرمی کنند درحیطه اختیار آنها نیست مثلا خانمی که می خواهد ادامه تحصیل دهد و فکر می کند توان مجاب کردن همسرش برای اینکه موافقت اورا برای ادمه تحصیل را بگیرد ندارد و در اینجا از شیوه خود ناتوان سازی استفاده می کند و می گوید من چاره همسرم نمی کنم .)

افراد خود ناتوان ساز در انجام کاری که دوست دارند انجام دهند و اقدام به خود ناتوان سازی می کنند ؛ احساس می کنند وضعیت آنها همین است که هست و نمی توانند بیشتر از این توانایی های خود را بهبود ببخشند , به همین

به همین دلیل افراد خود ناتوان ساز تلاش خود را بر اجتناب از شکست متمرکز می کنند . افراد خود ناتوان ساز به سختی مشکلات را به عنوان تفریح می نگرند , زیرا آنها فرصت زیادی برای کنترل تجربیات موفقیت آمیز خود نمی بینند . وقتی این افراد کاری را به خوبی انجام می دهند , فکر می کنند علتش آسانی کار بوده است یا اینکه شانس آورده اند .این نگرش باعث می شود که نسبت به موفقیت خود احساس افتخار نکنند.

آنها این احتمال را درنظر نمی گیرند که می توانند با آموختن مهارت های جدید , تلاش سخت و مأیوس نشدن در مقابل شکست ها , شانس موفقیت خود را بالا ببرند .