خود ویرانگری یعنی اینکه شما یکسری رفتارهایی را مرتکب بشی که به خودت آسیب بزنی . خود ویرانگری می تواند هم جسمی باشد و هم روحی و روانی.
خودویرانگری در این مقاله همان آسیب های روحی و روانی می باشد .
زمانی که کودک در یک ساختار خانوادگی نابسامان شکل می گیرد ؛ کودک از همانجا ادچار تشویش می شود و یکسری کارها را انجام می دهد که از میزان تشویش و اضطرابش کاسته شود و اینجا نقطه آغاز یادگیری رفتارهای خود ویرانگر می باشد .
یک کودک که دارای والدین بشدت مستبد می باشد , برای اینکه از میزان فشارها و تهدیدهای والدین مستبد رها شود ممکن است کاملا مطیع والدین خودش باشد و از خواسته ها و نیازهای خودش چشمپوشی کند . علی که دارای پدری مستبد بود برای ازدواج خودش تابع امر پدرش بود , اما از درون پر از خشم و نفرت بود و این خشم ونفرت سوهان روح و روان علی بودند .
خودویرانگری می تواند در قالبهای مختلف خودش را نشان دهد , شما در نظر بگیرید دختر یا پسری که ادعا می کند عاشق است , چنانچه نتواند بقول معروف به عشق خودش برسد , اقدام به خودکشی می کند که اینم یک نوع خود ویرانگری می باشد .
براساس نوشته های دکتر جفری ای . یانگ ( بنیانگذار طرح واره درمانی ) : تله های زندگی ؛ همان الگو و طرحی می باشد که از کودکی آغاز و در طول زنذگی تکرار می شود و این تله ها دارای سه ویژگی هستند:
- آنها الگوها و طرحهای همیشگی هستند .
- آنها ” خود ویرانگر” هستند .
- آنها برای بقا می جنگند.
همانطور که در ابتدای مقاله گفتم کودک برای اینکه از میزان آزارهای سلطه گیری والدین مستبد خودش بکاهد ؛ ممکن است در برابر والدین مستبد سکوت کند و مطیع امر آنها باشد , اما از درون پراز خشم و نفرت باشد و خشم های فرو خورده خودش را ممکن است با کار افراطی یا با مصرف دارو ها یا پروخوری کردن سرکوب نماید و از این طریق اقدام به خود ویرانگری می کند .
و این یک طرح و الگوی همیشگی برای فرد می باشد که مثل یک تله شخص در آن گرفتار است و هر زمان با نمونه هایی از آن برخورد می کند بازهم الگوهای تکراری را بکار می برد ؛ مثلا شخصی که والدین مستبد داشته است و در برابر آنها مدام سکوت کرده است و خشم خودش را فرو خورده است اگر در محیط کار رئیس مستبد داشته باشد باز هم از همان الگو استفاده می کند .
