شخصیت عصبی را از طریق خودکاوی و خودشناسی از دیدگاه کارن هورنای در وبسایت راز درون دنبال کنید.
در مقالات قبل گفتیم کودک برای کم کردن ناراحتی های ناشی ازآزارهای محیط ناامن خانواده یک ” تصور ایده آل ” برای خودش درست می کند و مثل یک سنگر به آن پناه می برد و به مرور زمان به این باور می رسد که آن ” تصور ایده آل ” خودش شخصیت واقعی خودش است و در واقع شخصیت عصبی همان تصویرخیالی است که برای خودش ساخته است .
اینکه چرا این تصویر خیالی ” شخصیت عصبی ” نامیده می شود به این دلیل است که فرد خود واقعی اش را از یک طرف انکار می کند ؛ مثلا شخصیت عصبی برتری طلب ” خود واقعی ” تحقیر شده اش توسط خانواده را فراموش می کند به این دلیل که خانواده اورا فردی بی لیاقت و بی عرضه فرض کرده است چنین شخصی برای اینکه از تحقیر خانواده کمتر درد بکشد خودش را آدم قوی فرض می کند و درپس همین نقاب هم زندگی می کند . واینکه شخصیت عصبی از خودش بشدت انتظار دارد که قوی باشد نمی تواند کوچکترین ضعفی را در خودش بپذیرد و برای همین مرتب جذب افراد قوی می شود که به بقیه ثابت کند که انسان قوی می باشد و قدرت طلبی دیگران را تا جایی تحمل می کند که خودش احساس خطر نکند و به محض اینکه احساس خطر کرد افراد قوی را از دایره روابط خود خارج می کند و بخاطر اینکه تیپ شخصیت عصبی برتری طلب تشنه کسب عظمت و جلال می شود ؛ تمام تلاش خود را می کند که خصوصیات او به ” خود ایده آلی ” نزدیک شود.
اولین ویژگی تیپ شخصیت عصبی کمال گرایی است یعنی بی عیب و نقص باشد و چون هیچ انسانی نمیتواند بی عیب و نقص باشد و این یک توقع غیرممکن است بنابراین افرادی که دارای شخصیت عصبی هستند از درون بسیار درد می کشند.
دومسن صفت این است برحسب شرایط برتری طلبی او نیز متفاوت می باشد ؛ یعنی ممکن است درمدرسه قبل از بلوغ نمراتش عالی و ممتاز باشد و در سنین بلوغ میل و احتیاجش در این است که با مشهورترین دخترها آشنا شود و بعدا جاه طلبی خودرا در زمینه پول و داشتن مقام سیاسی و اجتماعی ببیند . گاهی وقت ها این تغییرات موجب می شود که خود شخص تصور کند عطش جاه طلبی اش ازبین رفته . مثلا شخصی که سابقا احتیاج داشته به اینکه در امور ورزشی برتر باشد و حالا جاه طلبی اش به این صورت درآمده است باید پاکیزه ترین و مقدس ترین افراد باشد . ممکن است فکر کند حالا دیگر جاه طلب نیست غافل از این که او هنوز هم بر اسب جاه طلبی سوار است و بسوی کسب عظمت می تازد .
