غریزه یا درسائق در روان شناسی متکی بر روان کاوی چه جایگاهی دارد . یکی از مباحث کلیدی نظریه فروید غریزه می باشد که در به این مقوله می پردازیم .
خود کاوی و خودشناسی را در وب سایت راز درون دنبال کنید
غریزه یا سائق در روان شناسی متکی برروان کاوی چه جایگاهی دارد؟
غریزه عبارت است از استعداد یا الزام ذاتی برای واکنش قالبی به مجموعه تحرکات خاص . این واکنش عبارت است از واکنشی خودبخود در سطحی پایین تر مانند بازتاب , برخلاف غریزه , واکنش به سائق خود بخودی نیست بلکه نیازمند عملکرد ساختار من (خود) و متکی بر یادگیری و کسب تجربه است .
غریزه یا سائق در روان شناسی متکی برروان کاوی دارای دو جایگاه یا دو معنای متفاوت می باشد .
در علم رفتار شناسی حیوانات , غریزه , سیستم ذاتی هماهنگی است که از یک سائق درونی ناشی می شود.
این عملکرد ویژه , مخصوص به هرنوع موجود , یکنواخت و ثابت است اما برمبنای ارتقای نژادی موجودات برخی حلقه های عمل غریزی از طریق یادگیری در معرض تعدیل هستند و این نوع یادگیری را می توان جانشین غریزه تلقی کرد یعنی پدیده همبستگی غریزه –آموزش
در نزد انسان رفتاری غریزی که به نحوی بدوی و در مسیر ژنتیکی تعیین شده است , از طریق رفتار اکتسابی , انعطاف پذیر و هدفمند تطبیقی , یعنی به واسطه خود (من ) جایگزین می شود .
غریزه یا سائق در روان شناسی متکی بر روان کاوی مشخص کرده است که همبستگی غریزه_آموزش بیانگر این است که سائق را جانشین غریزه نموده است .
در نظزیه فروید غریزه زندگی هدفی سازنده دارد که عبارت است از حفظ حیات از طریق : الف ) انگیزه های مهار نشده جسمانی یا ارضا کننده عضوی .ب) انگیزه های تصعید یافته ناشی از غریزه اولی , ج) انگیزه های خویشتنداری در جهت محفوظ نگه داشتن جسم وروان .
دومین غریزه یعنی غریزه مرگ ؛ هدفش برقراری مجدد حالتی از امور است که برا اثر ظهور حیات مختل شود و تشکیل می شود از :الف ) انگیزه سیر قهقرایی به ساختار اولیه شخصیت ؛ ب) انگیزه آسیب یا تخریب خود شخص ؛ ج) انگیزه آسیب یا تخریب در خصوص غیر از خود .
هدف غریزه برقراری مجدد حالت تعادل نسبتا کامل موجود رنده است که قبل از تحریک آن غریزه , ازطریق محرک داخلی یا خارجی , وجود داشته است .
روان کاوی فروید – خودکاوی و خودشناسی-رازدرون –شهناز غفاری