قدرت پنهان چیست ؟ قدرت پنهان در این مقاله ؛ نیرو و انرژی می باشد که در درون انسان نهفته است و باعث حرکت انسان می شود.
قدرت پنهان :
به شکل سازنده یا تخریب گر در زندگی انسان نقش آفرینی می کند .
به همان شکلی که در کائنات انرژیهایی وجود دارد که اسم آنها را انرژیهای خیر یا شر می دانیم و این انرژیها بر روی کل هستی به سازنده یا ویرانگر عمل می کنند و بشر تا به امروز به ریشه و علل برخی از آنها پی برده است , در وجود انسان هم نیروهای خیر و شر نهفته است که تمامی این نیروها همان قدرت پنهان هستند که ما بر تمامی ابعاد این قدرت پنهان آگاهی و تسلط نداریم .
شما در نظر بگیرید انسانهای نخستین زمانی که بارانی می بارید یا قحطی می آمد در حیرت باقی می ماند و آنرا به قدرت پنهان مرموز نسبت می داد و علت آنرا را نمی دانست و نسبت به اینگونه اتفاقات دچار وهم و خیال می شد و آنهارا به موجودات نامرئی ربط می داد و چه بسا اینکه برای پیشگیری از آنها هدایایی را تقدیم خدایان ساختگی خودش می کرد .
قدرت پنهان به شکل بسیار قوی در وهم و خیال انسان نقش آفرینی می کرد.
قدرت پنهان نهفته در درون انسان ؛ برای انسان نیز وهم و خیالات خاص خودش را داشته است مثلا در گذشته اگر کسی مبتلا به بیماریهای روانی می شده است می گفتند دچار جن زدگی شده است یا در دام شیاطین افتاده است و این شخص را غل و زنجیر می کردند .
و از زمانی که روانشناسی نوین روی کار آمد و زیگموند فروید ” ضمیر ناخودآگاه ” را در وجود انسان تعریف کرد بخش زیادی از ابهامات و تفکرات غلط نسبت به قدرت پنهان اصلاح شد و انسان تا حدودی می تواند از این قدرت پنهان برای پیشرفت خودش استفاده کند .
بر فرض مثال از طریق یکی از اصول حاکم بر نظریه فروید ؛ انسان براساس تصعید یا والایش می تواند به پیشرفت خودش یا جامعه کمک کند .
من در اینجا یک مثال می زنم ؛ در گذشته من نسبت به شرایط خانوادگی خودم رضایت نداشتم و این نارضایتی در من یکسری انرژیهای ویرانگر تولید می کرد که این انرژیهای ویرانگر مثل فکر خودکشی یا افسردگی در ذهن من می چرخید و این ها بیانگر یک قدرت پنهان در وجود من بود که براثر روش های ناسالم و تبعیض آمیز خانوادگی و فرهنگی و اجتماعی ایجاد شده بود .
قدرت پنهان ویرانگر که در ناخودآگاه من بود تلاش می کرد که من را به سمت نابودی بکشاند , اما قدرت پنهان دیگر بنام زندگی من را به سمت انجام رفتارهای جایگرین یعنی انجام کارهای هنری , فعالیت های اجتماعی , خدمت کردن به فرزندان …..می کشاند و من به نوعی از مکانسیم دفاعی تصعید یا والایش از این قدرت پنهان برای پیشرفت خودم , فرزندانم و جامعه استفاده می کردم .
خودکاوی به من کمک کرد که قدرت پنهان نهفته در ناخودآگاه خودم و مکانیسم های دفاعی را بشناسم و این قدرت پنهان بصورت غم و اندوه وخشم برمن حکومت نمی کند .
زمانی که ما بتوانیم این قدرت پنهان نهفته در ناخودآگاه را کشف کنیم ؛ رفتارهای آگاهانه تری را انتخاب می کنیم و الگوهای اصلاح شده را بصورت عملی در زندگیمان اجرا می کنیم.