چطورمی توان آگاهانه زندگی کرد ؟

 

فایده زندگی آگاهانه چیست؟

 

 

 

فرد می تواند خودش را مورد ارزیابی قرار دهد .

توانایی های فرد مشخص  می شود.

عملکرد فردی بهتر می شود .

شخص می تواند توانایی های خود را ارتقاء بخشد.

باعث رشد معنوی می شود.

روابط شخص رابا دیگران درست می کند.

بنابراین زندگی آگاهانه تمام جنبه های زندگی را تحت تأثیرقرار می دهد. وبه سمت بهبودی سوق می دهد .

نکته مهم : زندگی آگاهانه انسان را در زمان حال قرار می دهد وازحسرتهای گذشته وترسهای آینده رها می کند.

طبق گفته دکتر وین دایر نویسنده مشهورآمریکایی : “انسان دردوسطح می تواند زندگی کند. یک سطح که

مربوط به زندگی مادی می باشد که شامل مال و منال ، خوردن و خوابیدن و شهوت است و یک سطح مربوط به سطوح عالی هوشیاری می باشد.”

زندگی آگاهانه چه اهمبتی دارد؟

انسان ازطریق زندگی آگاهانه می تواند به سطوح عالی هوشیاری دست پیدا کند ودر سطوح عالی می توان مسیرهای درست زندگی را تشخیص داد و به درک درستی از زندگی رسید.

درک درست از زندگی کمک می کند که شخص بتواند براساس توانمندیهای خودش اهداف خود راتعیین کند.

دلیل عمده ای که شخص می تواند توانمندیهای خود را بشناسد این است براساس زندگی آگاهانه فرد باآنچه که در درونش نهفته است بیشترآشنا می شود و می داد چه ضعفها و چه نقاط قوتی دارد .

وقتی که فرد ضعفهای خود را بداند بهترمی تواند آنها را مدیریت کند یا برطرف کند . برفرض مثال شخص ضعفی بنام پرخاشگری دارد و این پرخاشگری رابطه او را بادیگران خراب می کند .

زمانیکه شخص متوجه شودکه این ضعف اخلا قی مانع ارتباط مؤثراو بادیگران می شود بهترمی تواند پرخاشگری خود رامدیریت ، کنترل ودرنهایت برطرف کند.

وانسانی که باشیوه آگاهانه زندگی می کند درتک به تک رفتارهایش نظارت دارد و ارزیابی که شخص رفتارهایش می کند و مرتب رفتار درست را جایگزین رفتار نادرست می کند .

انجام رفتار درست ملکه ذهن او می شود و همین خودش باعث می شود به محض اینگه خطایی ازشخص سر بزند فورا مغز پیامهای هشداردهنده راارسال می کند

بنابراین وقتی انسان به وسیله زندگی آگاهانه درسطح عالی هوشیاری قرار گرفت می تواند باکمک انرژی درون

ضعفهای شخصیتی خود را اصلاح کند و تواناییهای بالقوه خود را بارور سازد و از آنها جهت آسایش و رفاه خودش و دیگران استفاده کند.

یکی ازعوامل بسیارتأثیر گذار درزندگی آگاهانه داشتن ذهنی تحول گرا می باشد .دلیل عمده اش این است که

وقتی برکلیشه ها وباورها و اعتقادات مقلدانه اصرار بورزد فرصت ورود اطلاعات جدید رابه مغز نمی دهد .

و با عدم حضور اطلاعات جدید شخص نمی داند چگونه اقدام به خودشناسی کند پس داشتن ذهن باز و        تحول گرا ابزار مهم واساسی دریک زندگی آگاهانه می باشد .

ذهن خود را ازکلیشه ها وتعصب ها رهاکنیدو شک وتردیدها را رهاکنید . کارهای خلاقانه رادرذهن خود پرورش دهید. برای اینکه ذهن شمابپذیر شما شخصی نامحدود هستید این عبارت تأکیدی راملکه ذهن خود کنید”من

ازقابلیتهای بی حد وبی کران برخوردارم.

درمرکز زندگی آگاهانه چه چیزی نهفته است ؟

درمرکز این زندگی همان خردلایتناهی قرار دارد وهمین خرد لایتهای می باشد که فردرادرمسیرهای درست قرارمی دهد.

درخلوت خود این سوال رااخودتان بپرسید که من کیستم ؟ وهمین خرد درونی پاسخ تورو خواهد داد .

البته بایست باتمرین وممارست خرد درونی پاسخگوی شماخواهد بود. اینجوری نیست که برای گرفتن

پاسخها بعد ازیکماه یکبار درخلوت بشینیم و بگیم خوب جناب خرد درونی منتظر جواب تو هستم.

اگردقت کرده باشید ابن سینا می گوید هرجا به مسأله ای سخت برمی خوردم وضو می گرفتم و سجاده پهن

می کردم وبا دعا وتمرکز پاسخ مسأله را پیدا می کردم و برای هرشخصی می تونه روش خاص خودش وجود داشته باشد . مهم وصل شدن به خرد لایتناهی می باشد.

زندگی آگاهانه به عنوان یک ابزار برای رسیدن به صلح وآرامش درون:

انسانی که آگاهانه زندگی می کند ازآنجایی که بر ضعفها ومحدودیتهای خودش آگاهی پیدا می کند از کمال گرایی دست می کشد . چرا که کمال گرایی یعنی زندگی کردن بدون کم وکاستی که منجر به استرس واضطراب می شود وآرامش را ازشخص سلب می کند . وقتی شخص بتواند خودش را همانگونه که هست بپذیرد

نقابهای ناشی از کمال گرایی را ازچهره برمی دارد و خود واقعی اش را بهتر می پذیرد وباتوجه به توانایی ها وامکانات وشرایطی که دارد درمسیر رشد وپیشرفت گام برمی دارد واز مواهب زندگی لذت می برد .

نکته مهم برای رسیدن به صلح وآرامش درونی این است که شخص خودش راباخوب وبد وجودش می پذیرد.

این متن برای من دراین زمینه بسیار راهگشا بوده است :

پروردگارا خودم راتقدیم تومی دارم

بامن کن وازمن ساز آنچه را خود اراده می کنی از اسارت نفس رهایم کن تا انجام اراده ات رابهتر توانم

مشکلاتم رابگیر تاپیروزی برآنها شاهدی باشد برای کسانیکه باعشق تو وقدرت تو یاریشان خواهم داد

باشد که همیشه بر اراده توگردن نهم .

آمین

براساس این متن اینگونه پذیرش خودم رانسبت به خودم بالاتر می برم ودرمسیر رشد شخصی گام برمی دارم

می گویم خدایا با تمام خوب وبد وجودم وبا تمام ضعفهای شخصیتی ونقاط قوتم خودم را به حضور تو می آورم

خودت بامیل واراده خودت ضعفها رااز من بگیر ونقاط قوت را درمن تقویت کن

ازاسارت نفس (خشم ، ضعف ایمان , خودخواهی ومنیت وووو)رهایم کن ودرعوض به من (آرامش , پذیرش , ایمان, صبروووو) عطاکن

تابهتربتوانم طبق خواست واراده توزندگی کنم.

ومشکلات وضعفهای اخلاقی راازمن دور کن تا شخصیت وزندکی جدید من شاهد وپیام آور این باشد برای

کسانیکه می خواهند درست زندگی کنند ومن دراین مسیر می خواهم به آنها خدمت کنم .

بکاگیری این متن واستفاده آن به این صورت هرروز من ضعفهای خودم راشناسایی می کنم وروی کاغذمی نویسم و چیزهای درستی که می خواهم درشخصیت من نهادینه شود بانوشتن آنها وتکرار آنها و

بکارگیری شان باعث می شود رفتار من براساس ویژگیهای درست شکل بگیرد وهمین روش به من وبه

افراد زیادی در داشتن زندگی آگاهانه کمک کرده است .

 

 

 

 

ا

 

درباره نویسنده: شهناز غفاری

مطالب زیر را حتما بخوانید

3 دیدگاه

  1. ممنون از شما
    مقاله خوبی بود. از نظر تئوری بسیار پربار بود و راهکارها اکثرا معنوی بودند.
    البته خود شما در ابتدا به کتاب وین دایر اشاره فرمودید. اما به نظر شما غیر از راهکارهای معنوی، راه دیگری هم وجود دارد؟

    1. آقای حامد متین سلام
      متشکرم ازتوجه شما قطعا راهکارهای دیگری هم وجود دارد

    2. سلام دوست عزیز
      متشکرم ازتوجه شما
      برای اینکه ما بخواهیم زندگی آگاهانه ای داشته باشیم لازم هست بصورت همه جانبه بر ابعاد وجودی خودمان واقف باشیم که به امید خدا در مقاله جدید حتما به آن خواهم پرداخت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *